سلام خداجان
اول از همه یه سوال دارم .... تو یادت رفته بنده ای کوچک در این دنیا داری یا من یادم رفته خدایی بزرگ اون بالا دارم؟؟؟
خدایا چرا اینجوری شدم؟؟؟مگه الان نباید خوش حال باشم؟؟؟چرا از اون وقتی که .... شنیدم ریختم بهم؟؟؟
خدایا آخه این چه حالیه که من دارم؟؟؟
از صبح تا غروب با خنده و شوخی می گذرونم اما چرا شبام با تنهایی و دلتنگی می گذره؟؟؟
چرا شب ها خوابم نمی بره؟؟؟چرا سبک نمی شم؟؟؟
یه بزرگی گفت خدا هر بلایی سرت آورد چرا نگو....چشم نمی گم اما خدا یه سوال دارم خدایی کن و جواب سوالم و بده
زود نبود؟؟؟یکم فکر کن؟؟؟ آخه......
می بینی می گم حالم خوب نیست!!!!!!!!1باورت شد؟؟؟؟
از صبح تا شب به همه می گم کفر نگید ... کاره خداست ... مصلحتش این بوده و..... اما حالا خودم نشستم دارم این ها رو می نویسم
می دونم پارتیم که پیشته خیلی مراقبمه اما کاش بجای مراقبت فقط بود...
خدایا حالم خوب نیست یه کم کمکم کن خودت کمکم کن